اسامی بازیگران فیلم قهرمان در حل جدول

کارگردان نیز اما فورا متوجه میشود همین طراحی کارگردانی دوچندان تصنعی است، مضاف بر این که فضای یأس و ناامیدی کاراکتر اهمیت آهنگ که از سنتور به گوش میرسد، تناسبی ندارد. نوید جعفری بازیگر و کارگردان تئاتر استان فارس نیز اظهار داشت: اگرچه این فیلم داستان کلاسیک ندارد اما از آنجا که گفته می شود همین فیلم به جهت شنیدن است، همین پرسش به ذهن متبادر خواهد شد که آیا سینماهای ما در سراسر جمهوری اسلامی ایران از تجهیزات و امکانات لازم به جهت نمایش اینگونه فیلمها برخوردار هستند. اهمیت این موضوع در فیلمهای فرهادی هنگامی بیشتر میگردد که برخلاف دیگر آثارش که آخری گشوده و اکثراً تلخ دارند، همین فیلم آخرین امیدوارکننده دارد و اگر از تماشاچی در نقطه نهایی فیلم پرسیده شود که آیا «قهرمان جدیدی فیلم قهرمان اصغر فرهادی کامل متولد خواهد شد؟ ولی انتها فیلم، جایی که پسر رحیم، فرخنده را به عنوان مادر جدید میپذیرد و رحیم حیاتی چهرهای گوناگون (سر و ریش تراشیده) همچون سیاوشی که از در بین آتش پیشین یا این که ققنوسی نو متولد شده، به زندان گشوده میگردد، مدل میزانسن، دکوپاژ و قاببندی نویددهنده آیندهای روشن به جهت رحیم است. اما او روز قبلی در جریان اتفاق افتاد سالانه رقبای فصل جوایز سینمایی در لسآنجلس اعلام کرد که ایده همین فیلم را از زمان دانشجویی در ذهن داشته است. ایشان قبل از ساخت فیلم «قهرمان»، در حضور دو شاهد در موسسه آموزشی بامداد در تاریخ 15/05/1398، متنی را به دستخط و امضای خود تهیه و تنظیم کرده و در آن صراحتا اظهار می‌نماید که ایده و طرح فیلم برنامه تلویزیونی «دو سر برد، دو سر باخت» متعلق به آقای فرهادی است. از چپ فریم در نمای اکستریم لانگ شات حرکت میکند. این خلاصه داستان فیلم «قهرمان» جدیدترین ساخته اصغر فرهادی است؛ کارگردانی که از اولین ساختهاش ـ درباره الی ـ دروغگویی را مذمت کرده و اثرات مخرب آن بر عواطف و روابط انسانی را یادآور شده است. او میخواهد بگوید خوی و واکنش انسان در حقیقت حساس فضای مجازی گره خورده هست و درصورتیکه بخواهد زندگی خویش را بر مدار آن تهیه کند، در دامی میافتد که خلاصی ندارد؛ مگر این که نظیر دلاور قصهاش بالاخره یک جا زیر میز بزند و به جهت خودش زندگی کند، نه قضاوتهای مردمان که ناشی از توسعه شبکههای اجتماعی است. تا دیروز همین خانم را کسی نمیشناخت، ولی درحال حاضر همهی علاقمندان سینما او را میشناسند و این موفقیت برای او کافیست! ولی اتفاقی که سبب ساز نجات "رحیم" از قضاوت های ناعادلانه ی مای مخاطب می شود همین است که او همان طور که حاضر نشد حق دیگران را بخورد، حاضر نشد که حق پسر الکنش را هم پایمال کند. اما فرهادی احتمالا شخصیتی در میان همین دو رفتار کرده باشد، چون درصورتیکه او نیت نه داشت، چرا کیف را به پلیس تحویل نداد تا صاحبش را پیدا کند و خودش شخصاً اصغر فرهادی قهرمان لقب مبادرت کرد؟