در یک شهر یخ زده در, ترس, زمان انجماد بیش از حد
سپس روزنامه ها.
سپس فروشندگان میوه های تاکسی در rickshaws و مرغ.
روز به روز زندگی در زیر coronavirus مستند در هند در زمان دور چیز دیگری معمولا چیزی خوب است. و نزدیک به شش هفته به آن حد از این کشور که هنوز یخ زده است.
در بسیاری از شهرستانها مانند دهلی نو عملا چیزی در حال حرکت در جاده ها. مردم ماندن در خانه به عنوان دستور در حال ظهور تنها به جمع آوری نیازهای اساسی. یکی از دوستان که مواد غذایی خود را تحویل داده به من گفت که او نیست ترک خانه خود را برای یک ماه.
تمام شرکت های هواپیمایی مبتنی است. مدارس و ادارات تعطیل هستند. تنها کسب و کار است که من دیده ام عامل هستند مواد غذایی و مغازه ها و داروخانه ها و بانک ها. بانک ها باید خطوط در حال اجرا از درب و پایین پیاده رو جایی که دایره قرمز شده اسپری نقاشی برای مردم را به ایستادگی در 6 فوت از هم جدا مانند جزایر کوچک.
روز دیگر من سوار به دهلی حومه. هند یک محل به درستی شناخته شده برای پرتکاپو جمعیت و اشوبگرانه ترافیک. به نظر می رسد ملی گریزی به چسبیدن به خط خود را, بنابراین من احساس تقریبا گناه فروزان پایین خالی بزرگراه گذشته مایل از توقیف مغازه ها با هیچ کس قطع است.
هر زمان که ما با خاموش کردن بزرگراه در هر روستا مهم نیست که چقدر کوچک بود سنگر — برخی با روغن, درام دیگران با طناب. پشت سنگر ایستاده بود و روستاییان حمل چوب برای حفظ غریبه و پوشیدن ساییده شده bandannas بیش از چهره خود را این ویروس اوباش.
حتی آسمان بالای ما این روزها متفاوت است. دهلی نو است که معمولا یکی از آلوده ترین شهرهای; سقف آن است که همواره لکه خاکستری است. اما در حال حاضر با چند تا از ماشین ها و کارخانه های در حال اجرا و هوا در اینجا این است که پاک تر از آن شده است در دهه.آب و هوا که در اولین آخر هفته تحت مستند در اواخر ماه مارس بود به خصوص دوست داشتنی: اواسط 80s, شادی بخش, روشن آسمان است. بنابراین در دوشنبه زیر وقتی دیدم نیویورک تایمز' راننده Jag سینگ یکی از چند سرخپوستان من در حال حاضر به طور منظم به دلیل انزوا ما من خواست اگر او تا به حال موفق به دریافت خارج است.
"هیچ." آیا او خواهد بود ؟ دوباره "هیچ."
پس دیده می شود عکس ها از برخی از آمریکایی ها عجله برای سواحل به عنوان به زودی به عنوان آنها اجازه داده شد از او پرسیدم که چرا او فکر سرخپوستان احساس بسیار محدود. پاسخ خود را به سرعت آمد: "هر کس می ترسم. مردم می گویند اگر آنها بیمار که در آن آنها بروید؟"که توضیح زیادی است. آن توضیح داد که چرا من با دیدن هر کسی در همسایگی من جسارت به پارک و یا قدم زدن زیر درختان انجیر هندی. آن توضیح داد که چرا تعداد کمی از مردم در هند آزمایش شد این مستند محدودیت.
این نیست که آنها به طور خودکار بیشتر مایل به پیروی از قوانین از گفتن کالیفرنیا دوستداران خورشید که تقریبا اجتماعی فاصله. این است که در این مورد سرخپوستان بیشتر می ترسم.
آنها ترس از ابتلا به یک بیماری بسیار مسری و به آنها اعتماد ندارند که یک محاصره سیستم مراقبت های بهداشتی خواهد آنها را نجات دهد. و یا آنها می ترسم در مورد چگونه آنها را برای آن پرداخت حتی اگر آنها مراقبت از آنها نیاز به.
هند بسیاری از پزشکان بزرگ اما نسبت پزشکان یا بیمارستان تخت هر نفر بسیار پایین تر است در غرب. و بسیاری از مردم در اینجا برای زنده ماندن در یک چند دلار در روز است.
هند به نظر می رسد به انجام بهتر از بسیاری از کشورهای ثروتمندتر در حاوی ویروس, حداقل تا کنون. با گزارش عفونت های نسبتا پایین حدود 35,000 دولت در تلاش است به شل ملی تورنیکه و بازگشایی برخی صنایع مانند کشاورزی و انتخاب ساخت.
اما بسیاری از سرخپوستان نمی خواهید به تورنیکه کردن, حتی اگر آن است stanching اقتصاد را جریان.
یک تکه از جمعیت است و تصمیم گرفت که بهترین راه برای محافظت از خود است که نه تنها به چوب به مستند, قوانین, اما برای رفتن بالا و فراتر از آنها مانند داوطلب ویروس جوخه های که مهر و موم کردن تمام روستاها. حتی مردم در دهلی نو محله را تبدیل به مستند علاقه مندان است.
مستند است به چه کار کنم و چرا من کشیده خانواده من به این. خبرنگاران خارجی نقل مکان خود و خانواده خود را به خیس خوردن تا تجربه های جدید و انتقال به عنوان بسیاری از که ممکن است برای خوانندگان برگشت به صفحه اصلی — و نه فقط اخبار بلکه احساس یک محل بشریت است. ما پژمرده انجام زوم تماس از ما نیمکتها.
اما درد و رنج های زیادی اطراف من نیست و تمرکز بر روی آن در حال حاضر.
من چند بار در هفته با من روزنامه نگار تصویب و تنها چند روز پیش من با یک مادر و کودک 9 ساله دختر در حال حرکت از اسپری رنگ دایره رنگ دایره پایین پیاده رو در مواد غذایی خط. مادر بود و یک خدمتکار که از دست داده بود کار خود را به دلیل مستند. دختر به من گفت coronavirus آمد از سنگ که سقوط از آسمان است.
آنها تا به حال پول صفر و من می توانم بگویم از چه listlessly آنها پذیرفته شده خود را به دو تکه از نان سرخ شده و دو توده از سیب زمینی کاری که آنها متنفر گرفتن جزوه.
پشت سر آنها در آفتاب روشن شد صدها نفر از مردم درست مثل آنها راهپیمایی آرامی به جلو.
c.2020 شرکت نیویورک تایمز
tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de